تجربه، تخیل و مشاهده سه عنصر مهم در داستان نویسی است - وبلاگ ماه موزیک

به گزارش وبلاگ ماه موزیک، به گزارش خبرنگار خبرنگاران در قزوین، جلسه مشترک نویسندگان ادبیات داستانی استان قزوین صبح امروز آدینه 24 دی ماه با حضور حسن لطفی نویسنده و جمعی از علاقه مندان داستان نویسی به صورت وبیناری برگزار گردید.

حسن لطفی در این کارگاه که با پرسش های متعدد او از حاضران در این وبینار همراه بود، گفت: خیلی وقت ها کسانی که نوشتن را آغاز می نمایند، وقتی نوشته خود را به نام داستان به من می دهند، می بینم که نوشته آنها اصلاً داستان نیست. چرا که داستان با برخی دیگر از انواع نوشته ها نزدیک است و همین نزدیکی باعث می شود تا در مواقعی شاهد این باشیم که نویسندگان تازه کار دچار اشتباه در راستا بشوند.

نگارش خاطرات نخستین گام در راستا نویسندگی است

وی با بیان اینکه نوشته ها در خیلی از اوقات به خاطره نزدیک می شوند، افزود: خاطره ساده ترین چیزی است که هر کسی می نویسد. خاطره نوشتن یکی از آن راه هایی است که می تواند آغاز نوشتن باشد و می تواند به ما در نوشتن داستان و قصه یاری کند تا بتوانیم بنویسیم.

لطفی با طرح این سؤال که آیا خاطره داستان است؟ گفت: هر داستانی می تواند خاطره باشد؛ اما لزوم هم نوع خاطره نویسی را نمی توان داستان قلمداد کرد. با این حال برای داستان تعاریف زیادی وجود دارد که ممکن است افراد بی حوصله را از رسیدن به یک تعریف در حوزه داستان باز بدارد.

این پژوهشگر اظهار داشت: برای این که نویسندگان بتوانند در راستا درست داستان نویسی گام بردارند احتیاج است تا شاخصه های شناسایی داستان را از سایر گونه های ادبی به خوبی بدانند، که این تعلیم گاهی در راستا تجربی و گاهی به صورت تئوری آموخته می شود که در نهایت همه به یک نتیجه منتهی می شود.

چرا تعریف داستان مهم است؟

این نویسنده قزوینی در ادامه از حضار درباره دلیل اهمیت تعریف داستان سؤال کرد و گفت: وقتی مشغول نوشتن داستان هستیم، اگر ندانیم که داستان قاعدتاً چیست، امکان دارد از چیزی که می نویسیم، در نهایت یک داستان درنیاید و ممکن است به یک نوع نوشته دیگر تبدیل شود.

لطفی با ذکر اینکه اگر یک حکایت را داستان قلمداد کنیم، ایرادی ندارد، افزود: با این حال وقتی از داستان صحبت می کنیم، داریم از زمانه خودمان حرف می زنیم. در واقع داریم از چیزی صحبت می کنیم که به زمانه ما مربوط است و در هر صورت زمانه ما هم تغییرات زیادی دارد. یعنی ما در زمان سعدی زندگی نمی کنیم، اگر سعدی فراتر از زمانه خود بوده است.

وی ادامه داد: با این حال عناصر داستان در آثار بزرگانی مانند سعدی، عبید زاکانی و دهخدا وجود دارد. اگر چه نمی توانیم هیچ کدام از این بزرگان را داستان نویس بدانیم، چون عناصر و ویژگی های داستان نویسی به شکل امروز در آثار هیچ کدام از اینها نیست.

این پژوهشگر قزوینی گفت: چرا که داستان جزئی از ادبیات ایرانی است که به صورت پنهان در بسیاری از آثار اساتید بزرگ مشاهده می شود اما شاید بسیاری از شاخص های امروزی داستان به صورت کامل و واضح نداشته است.

لطفی بیان نمود: با این حال نمی توان منکر وجود داستان در این آثار شد و این میتواند همان معنای گستردگی و زیبایی خاص ادبیات را به ما نشان دهد که یک گونه ادبی میتواند در درون خود زایش گونه های دیگر و دیگر را نیز داشته باشد.

عناصر داستان از دیدگاه ویلیام فاکنر

این داستان نویس شخصیت، معنا، معما، روایت و زاویه دید را عناصر داستان برشمرد و گفت: ویلیام فاکنر که نویسنده داستان کوتاه است، وقتی درباره احتیاجهای یک نویسنده صحبت می نماید، تجربه، تخیل و مشاهده را 3 عنصر لازم برای داستان نویسی می داند. البته ما در هر نوع نوشتن به این 3 عنصر احتیاج داریم.

لطفی انگیزه نوشتن داستان را تاثیرگذار کردن بیان یک مطلب دانست و افزود: بعلاوه نوشتن داستان به ما یاری می نماید که سطح فهم و کلاس فکری افراد را ارتقا دهیم.

وی با اشاره به مثل معروف کم گوی و گزیده گوی چون در ادامه داد: این دغدغه از ابتدای تاریخ بوده و همواره آدم ها دوست داشتند که برترین چیزها را به برترین نحو و در کوتاه ترین زمان بگویند. یعنی باید در گفتن داستان کوتاه از زمان حداکثر استفاده را ببریم. البته زمانی که اثر این کوتاهی از دست برود، ارزش اثر از دست می رود. بنابراین یعنی داستان کوتاه باید اثرگذار باشد.